در ستایش ۲ استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۷۴۸۰۲
ایسنا/خوزستان متن زیر یادداشتی است از دکتر عباس امام (عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز) در ستایش دو تن از همکارانش، دکتر مرتضی افقه و دکتر قاسم بستانی که در اختیار ایسنا قرار گرفته است.
۱. مقدمه
دانشگاه شهید چمران اهواز در حال حاضر دارای بیش از ۶۰۰ عضو هیات علمی است که در ۱۳ دانشکده و ۵۳ گروه آموزشی مشغول به کار هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر کدام از ما میتوانیم همکاران خود را به انواع گوناگونی در ذهن خود دستهبندی کنیم؛ دستهبندیهایی گاه ارزشمدارانه که گروه/گروههایی را مثبت/تر تلقی کرده و گروه/گروههایی را منفی/منفیتر. طبع و سلیقه شخصی من بیشتر به استادانی بها میدهد که صرف نظر از تخصص علمی خود دارای حساسیتهای اجتماعی نیز باشند؛ از حساسیت به امور گوناگون صنفی محل کار خود گرفته تا مسایل کلانتر استانی، کشوری و جهانی چراکه میدانم از دیرباز و مشخصا از ۲۵۰۰ سال پیش در یونان باستان، ما انسانها را رسما «حیواناتی اجتماعی» نامیدهاند و در جایجای ادب و فرهنگ فارسی نیز از برجستگی این ویژگی مثبت انسان سخن رفته است: توکز محنت دیگران بیغمی، نشاید که نامت نهند آدمی. بروز این ویژگی در عملکرد هر انسان قطعا فقط و فقط به یکی دو شکل مشخص محدود نیست و من نیز مدعی شناخت تمام این راههای بروز حساسیت اجتماعی افراد در جامعه نیستم. اما، این را کاملا احساس کردهام که اصولا در نظام آموزش عالی سازوکارهایی وجود داشته و دارد که عضو هیات علمی را از بروز یا پیگیری دغدغههای اجتماعی (کنشگری اجتماعی) باز داشته و دور نگه میدارند. اتفاقا، به همین دلیل است که صفت "academic" در انگلیسی دارای بار معنایی دوگانهای است؛ یکی، همان مفهوم مصطلح امور مرتبط با تحصیلات و تحقیقات دانشگاهی (بار معنایی مثبت این واژه) و دومی، به معنای پرداختن به امور نظری محض و بیارتباط با واقعیات اجتماعی (بار معنایی منفی همین واژه). به این ترتیب، پیداست که در خود فرهنگ غربی سازنده اصطلاح «آکادمیک»، این واژه و اصطلاح همواره و در همه موارد بار معنایی مثبت و پسندیدهای ندارد، در حالی که بسیاری افراد و حتی خود دانشگاهیان گمان میکنند این واژه فقط دارای بار معنایی مثبت است.
به هر حال، در این نوشتار قصد دارم به اختصار نکاتی درباره دو تن از همکارانم را طرح کنم که همزمان با فعالیت آکادمیک به عنوان عضو هیات علمی، کوشیده اند تا به شکل های مختلفی دچار پارهای عوارض منفی زیست در محیط تدریس و تحقیق دانشگاهی نشوند. البته طرح نام این دو عزیز، به این معنا نیست که در کل دانشگاه شهید چمران فقط این دو بزرگوار از این ویژگی والا برخوردار هستند. چنین نیست و من شخصا پیش از این نیز به معرفی برخی همسانان ایشان پرداختهام و چنانچه عمری باقی باشد در حد توان محدود خود باز هم به معرفی دیگر همسانان این دو همکار خواهم پرداخت. این را هم اضافه کنم که بنده با این دو همکار نه همشهری هستم و نه در یک گروه آموزشی همکار هستیم ولی سابقه آشنایی بنده با این دو به حدود ۳۰ سال میرسد.
۲. دکتر مرتضی افقه؛ اقتصاددان توسعهگرا و مردمی
در تاریخ ایران، تلاش برای ایجاد عمران و آبادی در جامعه، چه از سوی برخی دولتها و چه از سوی افراد نیکوکار پدیده جدیدی نیست اما برنامهریزی سامانمند، همهجانبهنگر و درازمدت برای ایجاد «توسعه پایدار» قطعا پدیدهای است نوین که از دوران مشروطیت به بعد توسط روشنفکران و تحصیلکردگان آن عصر، از جهان غرب وارد فضای گفتمانی ایران شد. در طول چند دهه بعد، افراد و نهادهایی در این زمینه فعال شدند و با تلاشهایی مستمر و گسترده و با تدوین برنامههایی مدون برای ایجاد توسعه از طریق ارتقای شاخصهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره جامعه ایرانی را به طور نسبی از فقر، فلاکت، بیسوادی، نبود بهداشت، نبود آموزش و پرورش، نبود صنعت نوین، نبود کشاورزی مدرن، نبود سدهای جدید، جادههای مواصلاتی و غیره رهایی بخشیدند تا اندکاندک اهالی کشور از مقام فرودست «رعیت» به جایگاه رفیع «شهروند» دست یابند. دکتر افقه، متخصص این رشته «انسانساز» و «شهروندپرور» است. دکتر افقه پس از گذراندن دوره کارشناسی اقتصاد در دانشگاه شهید چمران اهواز (۱۳۶۴) و سپس دوره کارشناسی همان رشته در دانشگاه تهران (۱۳۶۸)، عازم بریتانیا شدند و دکتری خود را در رشته اقتصاد (گرایش توسعه) از دانشگاه بیرمنگام اخذ کردند (۱۳۷۷) (صفحه شخصی دکتر مرتضی افقه در سامانه دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز).
دکتر افقه پس از بازگشت از انگلیس و اشتغال در دانشگاه شهید چمران سالها تدریس، راهنمایی و مشاوره پایاننامههای دورههای کارشناسی ارشد و دکتری، تحقیق و نیز تصدی سمتهای اجرایی دانشگاهی به رتبه دانشیاری رسیدند. به یاد دارم که ایشان در اواخر دهه ۱۳۷۰ چندی نیز در سمت مدیرکلی (یا معاونت) استانداری خوزستان انجام وظیفه کردند. فهرست مقالات علمی ـ پژوهشی افقه در فصلنامههای دانشگاهی و نیز مقالاتی که وی در همایشهای تخصصی اقتصادی ارایه داده به راحتی از طریق جستجو در فضای مجازی قابل دسترسی است. همچنین مرور اجمالی رسانههای همگانی استان و کشور نشان میدهد که افقه با دهها مورد مصاحبه، یادداشت، مقاله و امضای طومارهای مشترک در همراهی با دیگر اقتصاددانان ایرانی به چهرهای شناخته شده در زمینه اقتصاد و توسعه در کشور تبدیل شده است. دکتر افقه در این مصاحبهها و یادداشتها نوعا با سند، مدرک، ارقام و آمار و تحلیلهای دقیق و با استقلال رای به کندوکاو مسایل و چالشهای اقتصاد امروز ایران میپردازد و علاوه بر گسترش و همگانی کردن دانش اقتصاد و توسعه، از حقوق مادی و معنوی شهروندان دفاع میکند. به این ترتیب، پیداست که افقه خود را در چارچوب رویکرد ذهنیگرایانه برخی پژوهشهای دانشگاهی (جنبه منفی مذکور در صفت موصوف در بالا) محدود نکرده است. وی با تیزبینی خاص خود تحولات اقتصادی خوزستان و کشور را مستمرا رصد کرده و با زبانی نسبتا ساده به تجزیه و تحلیل رویدادهای اقتصادی میپردازد. افقه در بحرانها به نهادهای ذیربط خوزستان و کشور توصیههای دلسوزانه و انتقادی ارایه میدهد، در کنار دیگر شهروندان میایستد و خود را در برج عاج استادی دانشگاه از دیگران دور نمیکند. من ضمن دعوت از همگان به بررسی کارنامه وزین عملکرد جناب دکتر افقه در این زمینه، ناچارم در زیر به عنوان نمونه فقط به ۱۵ نمونه از عناوین نوشتهها یا مصاحبههای رسانههای گوناگون با ایشان بسنده کنم:
۱. خبرگزاری ایسنا ( ۱۲ شهریور ۱۳۹۷):
تحلیل افقه از آنچه گریبان اقتصاد کشور را گرفته
۲. خبرگزاری ایسنا ( ۲۲ مهر۱۳۹۲):
الگویی برای توسعه با تمرکز بر استان خوزستان
۳. خبرگزاری ایسنا ( ۱۵ فروردین ۱۳۹۷):
وسوسههای خطرناک افزایش نرخ ارز
۴. دیدهبان ایران ( ۱۷ شهریور ۱۳۹۷):
ریزش طبقات متوسط مردم به زیر خط فقر
۵. روزنامه سپهر ( ۱۶ فروردین ۱۴۰۰):
تحقق شعار سال ۱۴۰۰، شاه کلید حل مشکلات اقتصادی
۶. وبگاه دارایان ( ۲۲ اسفند۱۳۹۹):
نقدینگی ربطی به بانک مرکزی ندارد؛ مجلسیها خود را به غفلت میزنند
۷. وبگاه دارایان ( ۱۰ اسفند ۱۳۹۹):
دو نیاز اقتصاد ایران: برجام شرط لازم، FATF شرط کافی
۸. خبرگزاری شوشان ( سه خرداد ۱۳۹۵):
رفع فقر مطلق، پیشنیاز همه برنامههای توسعه
۹. خبرگزاری شوشان ( ۱۷ دی ۱۳۹۳):
خوشخدمتی مدیران خوزستانی به پایتختنشینان
۱۰. خبرگزاری شوشان ( ۱۸ تیر ۱۳۹۲):
برای توسعه خوزستان چه باید کرد؟
۱۱. خبرگزاری خوزنیوز ( ۳۰ آبان ۱۳۹۸):
سهمیهبندی بنزین باید اجرا میشد، اما تدریجی
۱۲. خبرگزاری ایرنا ( ۲۶ دی ۱۳۹۷):
استاندار خوزستان، در تراز ملی و حد وزیر باشد
۱۳. خبرگزاری ایرنا ( ۱۹ ابان ۱۳۹۸):
توسعه اقتصادی کشور و مراودات جهانی در گرو پذیرش لوایح FATF
۱۴. رادیو گفتگو ( ۲۰ مهر ۱۳۹۹):
ریشه مشکلات اقتصادی کشور ناشایسته سالاری مدیران است
۱۵. رادیو گفتگو ( ۲۵ شهریور ۱۳۹۹):
دوپینگ نفتی، دیگر کارساز نیست
۳. دکتر قاسم بستانی؛ متکلم خردگرا، پیشکسوت قرآنی و کنشگر صنفی
علم کلام (theology) «علم به قواعد و مسایلی است که نتیجهاش توانایی بر اثبات اصول دین و دفع شبهات با دلیل و برهان و تطبیق آنها با قواعد عقلیه است» (سید احمد صفایی، کتاب علم کلام، انتشارات دانشگاه تهران، چ ۱۳۷۴، ج ۱،ص ۷). این شاخه از علوم دینی که در همه ادیان و مذاهب وجود دارد، در اسلام با عنوان «کلام اسلامی» شناخته میشود. افراد دستاندرکار این علم (که با عنوان «متکلم» شناخته میشوند) همگی دارای یک رویکرد و مشرب نبوده بلکه دارای اندیشههایی متفاوت و گاه بسیار متضاد میباشند، مانند متکلمان مسلمان معتزلی، اشعری، اصولی، اخباری، اهل حدیث و ماتریدی (محمدحسین مردانی، مقاله کلام چیست؟ متکلم کیست؟، مجله کلام اسلامی، ۱۳۸۳، ش ۵۱). همکار گرامی، دکتر قاسم بستانی که دانشیار علوم قرآن و حدیث در بخش آموزشی «علوم قرآن و حدیث» دانشکده الهیات و علوم اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز میباشند از متخصصان دانشگاهی علم کلام اسلامی است که نزدیک به سه دهه سابقه کار در این رشته و در این دانشگاه دارد. کارنامه آموزشی ـ پژوهشی دکتر بستانی نشان میدهد که ایشان در مجموعه فرآوردههای تخصصی و قلمی خویش، متکلم/دینپژوهی است خردگرا و همچنین استادی است شناخته شده از سوی محافل تخصصی به پیشکسوتی در علوم قرآنی، مانند آموزش قرائت قرآن مجید، آموزش تجوید، داوری مسابقات قرآنی استان و کشور با بیش از ۱۰ کتاب در زمینه علوم قرآن و حدیث (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران/ایرنا، ۵ اسفند ۱۳۹۲؛ خبرگزاری قرآنی ایکنا، ۴ اسفند ۱۳۹۲؛ سایت عروج، ۵ اسفند ۱۳۹۲). محتویات صفحه شخصی دکتر بستانی در سامانه الکترونیکی دانشکده الهیات و علوم اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز نشان میدهد که ایشان تاکنون حدود ۷۰ مقاله مستقل و مشترک (با همکاران و یا دانشجویان تحصیلات تکمیلی) منتشر ساخته و تقریبا به همان تعداد نیز مقالاتی در همایشهای تخصصی علوم قرآن و حدیث ارایه دادهاند (https://theo.scu.ac.ir). من در سالهای گذشته توفیق آن را داشتهام تا برخی مقالات علمی ـ پژوهشی استاد بستانی در زمینههای علوم قرآن و حدیث در نشریات تخصصی حوزوی یا دانشگاهی را مطالعه کنم و لذت ببرم. آنچه در این باب دستگیرم شده این است که ایشان بدون ورود به مباحث و روش تحقیق چالشبرانگیز علم «کلام جدید» (Modern/NewTheology) و عمدتا در همان چارچوب کلام سنتی اسلامی ـ شیعی اما با محور قراردادن «حجیت عقل و خرد» به بررسی نکاتی در حوزه علوم قرآن و حدیث میپردازند؛ نکاتی که پرداختن و نقد آنها، نیاز به شجاعت علمی ـ اخلاقی خاصی دارد و کار هر کسی نیست. اما دکتر بستانی با اتکای به دانش عمیق و گسترده خود در این زمینهها (که نتیجهاش عضویت در هیات تحریریه دانشنامه تخصصی علوم قرآن و حدیث میباشد) در آن ابواب قلم زده است. نمونههای این گونه مقالات بستانی، با مشخصات کامل در سایت «پرتال جامع علوم انسانی» (http://ensani.ir) قابل مشاهده و مطالعه است و من در زیر به عنوان نمونه فقط به چند مورد آنها اشاره میکنم:
۱. غلو و اهل غلو در فرهنگ شیعی (نشریه شیعهشناسی، ۱۳۸۴، ش ۱۲)
۲. شیعه و آغازگران جعل حدیث (نشریه شیعهشناسی، ۱۳۸۶، ش ۱۷)
۳. شیوههای جعل حدیث (نشریه علوم حدیث، ۱۳۸۴، شش ۳۷-۳۸)
۴. معیارهای نقد حدیث و حدیث الغدیر (نشریه شیعهشناسی، ۱۳۸۵، ش ۱۳)
۵. جایگاه عقل و مقتضیات آن در اعتباربخشی گفتارهای دینی (نشریه علوم حدیث ، ۱۳۸۳، ش ۳۴)
۶. فاطمه (س) و دفاع از ولایت (نشریه بانوان شیعه، ۱۳۸۹، ش ۲۴)
۷. تغییر معنایی در واژگان قرآن (پژوهشهای زبانشناختی قرآن، ۱۳۹۴، ش ۲)
۸. ابن ابی العوجا: شناخت و ارزیابی ادعاهای منسوب به او (نشریه پژوهشهای قرآن و حدیث، ۱۳۹۶، ش ۱)
۹. بررسی احادیث مربوط به نهی از مشورت با زنان در منابع حدیثی شیعی و سنی (نشریه مباحث بانوان شیعه، صص ۱۸۶- ۲۰۶)
۱۰. واکاوی مستندات حدیثی شیعی درباره محل و نحوه ولادت امام علی (ع) (نشریه مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، ۱۳۹۸، ش ۵)
۱۱. واکاوی مفهوم بدعت و مصادیق آن؛ راهکاری برای دوری از افراطیگری (همایش ملی واکاوی قرایتهای افراطی از دین، ۱۳۹۶، تبریز)
۱۲. آسیبشناسی میراث حدیثی مسلمانان و افراطیگری (همایش ملی واکاوی قرائتهای افراطی از دین، تبریز، ۱۳۹۶)
۱۳. آسیبشناسی شیوههای تبلیغ قرآن و ویژگیهای قاری و معلم آن، بیست و ششمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم، ۱۳۸۸، تهران)
اما، نکته اینجاست که دکتر بستانی با این همه دغدغههای دینی و کلامی و با وجود فشار تدریس و مسایل خاص زندگی پرفشار امروز، ادای وظایف اجتماعی خویش را نیز فراموش نکرده است. وی که میتواند هر یک از این وظایف اداری ـ آکادمیک خود را بهانهای برای عدم پرداختن به امور اجتماعی کند، چنین نکرده و سالها است که میبینم در پیگیری احقاق حقوق مادی ـ معنوی اعضای هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و نیز کلیت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از تمام توش و توان خود استفاده میکند. در جلسات خاص پیگیری مطالبات صنفی استادان فعالانه شرکت، مسئولانه موضعگیری کرده و راه حل ارایه میدهند. در شبکههای اجتماعی نیز حضوری فعال دارند و در زمینه چالشهای صنفی استادان، مشکلات استان و کشور بیپرده سخن میگویند. این ویژگی استاد بستانی با دیگر همسانان در رشته تحصیلی خود که نوعا با منشی خاص خویش با همگان به راحتی دمخور نمیشوند سجیه مثبتی است که باعث میشود ما همکاران با ایشان راحتتر ارتباط برقرار کنیم و با تصور رایج از سجایای اخلاقی متکلمان مسلمان با حالتی محافظهکارانه و تحفظ به ایشان نزدیک نشویم چراکه احساس میکنیم وی نیز انسانی مانند یکایک ماست. این دینپژوه پرکار به ورزش و به خصوص فوتبال هم علاقه دارد و اخبار فوتبالی را پیگیری میکند و اگر اشتباه نکنم «قرمز» است و طرفدار تیم پرسپولیس، هرچند همیشه خود را طرفدار فوتبال جنوب میداند. هیچ گاه از استاد بستانی مخالفتی با موسیقی ندیده و نشنیدهام و وی را دوستدار گونههایی از موسیقی اصیل ایرانی یافتهام. با این سجایای اخلاقی استاد، خدای را سپاسگزاریم که این متکلم متاله از سنخ آنانی نیست که حضرت سعدی علیهالرحمه را برآشفتند تا بارها و بارها چنین مضمونی را به نظم کشد که «برو ای فقیه و با ما مفروش پارسایی» و یا جناب لسانالغیب حضرت حافظ را چنان رنجاندند که به طعنه به آنان گفت «عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت / که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت».
از درگاه خداوند، تندرستی و سربلندی این دو همکار گرامی را خواستارم و امیدوارم به ما توفیق پیروی از سلوک این دو عزیز را عطا فرماید.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: دانشگاه شهید چمران اهواز استانی علمی و آموزشی علمی و آموزشی خوزستان دانشگاه شهید چمران اهواز هیات علمی دانشگاه علوم قرآن و حدیث اعضای هیات علمی نشان می دهد عضو هیات علمی بار معنایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۷۴۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مخبردزفولی: استقرار اقتصاد دانش پایه شرط مهم تحقق مرجعیت علمی است
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، دکتر محمدرضا مخبردزفولی، رئیس فرهنگستان علوم در نشست مرجعیت علمی که در محل این فرهنگستان برگزار شد، اظهار کرد: برای مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که الگوی توسعه داریم یا نه؟ برای توسعه دو راه منبعپایه یا دانشپایه وجود دارد که ناگزیزیم الگوی دانشپایه را انتخاب کنیم، یعنی اگر کشور میخواهد خودش را نجات دهد باید الگوی دانشپایه را انتخاب کند، نه اینکه از منابع و نفت استفاده نکنیم، ما تقریبا جزء کشورهای ثروتمند در حوزه منابع هستیم.
وی ادامه داد: تعداد زیادی از گزارشهای یونسکو از وضعیت علم در جهان نشان میدهد که ایران از منبعپایه بودن به دانشپایه تغییر جهت داده است. یعنی دنیا متوجه این تغییر مسیر ما در علم شده است.
رئیس فرهنگستان علوم بیان کرد: در مسیر مرجعیت علمی نباید اتفاقات و داشته هایمان را نادیده بگیریم، در این زمینه در گزارشی در چهار برش ده ساله در نظر گرفته شده تا راهی را که در چهار دهه گذشته طی کردیم نمایان شود و فهرستی از موفقیتها و ناکامیها در این چهار دهه وجود داردکه باید مورد توجه قرار گیرد.
دکتر مخبر دزفولی گفت: برای دانشپایه شدن باید در دهه پنجم انقلاب اسلامی، استقرار اقتصاد دانشپایه مدّنظر باشد، کشوری که اقتصاد دانشپایه داشته باشد، موفق خواهد شد اما برای دانشپایه شدن به یک دهه فرصت نیاز داریم، باید بپذیریم که با این اقتصاد توأم با مشکلات فراوان کشور را نمیتوان اداره کرد.
وی اضافه کرد: بعد از استقرار اقتصاد دانشپایه، مرجعیت علمی در دسترس خواهد بود، اینگونه دهه ششم انقلاب اسلامی، دهه مرجعیت علمی فناوری است، اگر اقتصاد دانشپایه شکل گیرد خود به خود مرجعیت علمی شکل میگیرد.
رئیس فرهنگستان علوم تأکید کرد: مرجعیت علمی باید در شاخص رقابتپذیر جهانی باشد، در شرایط کنونی جهان؛ علم تنها منزلت فرهنگی نیست بلکه علم، قدرت و اقتدار است. باید مراجعه به کشور ما از سوی سایر کشورها افزایش یابد و آن هم برای خرید فناوری مورد نیاز زندگی و رفاه که شامل جنس و کالا، خدمات و فناوری دانشمندان، داروی، واکسن، خودرو، پوشاک، صنایع نظامی ایرانی است.
دکتر مخبر دزفولی افزود: برای رسیدن علم به فناوری به گذشت زمان نیاز است، در این زمینه سرمایهگذاری چین و آمریکا در علوم پایه چند ده برابر شده است، اما باید در نظر داشت که وضعیت کشور ما در مقایسه با سایر کشور جایگاه نسبتا بدی نیست، در رتبه ۲۵ اقتصاد جهانی قرار داریم، ۳۶ میلیون نیروی انسانی ۱۵ تا ۴۰ سال در کشور داریم که این پنجره بسیار ارزشمند است، ۱۴ میلیون تحصیلکرده دانشگاهی داریم، در تعداد دانشآموختگان مهندسی جزء چند کشور برتر هستیم، ظرفیت بالای پذیرش دانشجو در مقاطع مختلف، سه میلیون دانشجو و تعداد بالای اعضای هیئت علمی که بخش زیادی از آنها خانمها هستند.
رئیس فرهنگستان علوم ادامه داد: مرجعیت علمی با علم قدرتآفرین امکانپذیر است، شرط همه موفقیتها صیانت از همه متخصصان است، مقابله با پدیده مهاجرت نخبگان در این مسیر بسیار مهم است، در این زمینه راه حل مقطعی و غیرعلمی راهگشا نیست، باید در نظر داشت که هزینه نگهداری نخبگان بسیار پایینتر از برگرداندن آنهاست. نظام باید تصمیم حساس در این باره بگیرد که آیا میخواهد سرمایههای انسانی را برای ساخت ایران قوی حفظ کند یا نه؟ چون جذب استعدادهای برتر جزء اولویتهای آمریکا، اروپا و حتی چین و کشورهای منطقه است، اگر پاسخ مثبت است که میخواهیم به تمدن نوین اسلامی و ایران قوی برسیم باید چهار اولویت در دستور کار داشته باشد، منزلت، معیشت، شغل مناسب و فراهم کردن امکان پژوهش در مرزهای دانش. دولت و نظام در این زمینه وظیفه دارند وگرنه مهاجرت لاینحل میماند.
وی عنوان کرد: برای مرجعیت علمی باید اولویتها را بیابیم و گرهگشایی برای کشور داشته باشیم. اگر به نتیجه برسیم به سران کشور ارائه خواهیم کرد.
دکتر مخبر دزفولی اضافه کرد: در حوزه مرجعیت علمی کارهای زیادی انجام شده اما همچنان ابهاماتی وجود دارد اینکه مرجعیت علمی به چه معناست، مهم است چرا که اگر تعریف روشن نداشته باشیم نمیتوانیم مسیر روشنی را طراحی کنیم، در این مسیر باید تکلیف طبقه بندی علوم را نیز مشخص کنیم، علوم انسانی در این زمینه باید وارد عمل شود چرا که علم فقط علم تجربی نیست و اگر اینگونه کار کنیم به تمدن نوین اسلامی دست نمییابیم.
رئیس فرهنگستان علوم گفت: اگر نگاه جزء نگرانه آفت است نگاه کل نگرانه کدام است؟ متخصصان غربی در اینباره برنامهریزی کردهاند، همچنین در مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که مسیرمان چگونه است آیا میخواهیم مسیر قبلی را در پیش بگیریم یا مسیر جدیدی طراحی شده است. در روش شناسی برخی مباحث استخراج شده است اما همچنان سوالاتی وجود دارد که باید برای آنها پاسخ بیابیم.
دکتر مخبر دزفولی بیان کرد: الگوی حکمرانی برای رسیدن به مرجعیت علمی را باید مشخص کنیم در این زمینه هنوز تردید وجود دارد به همین دلیل فرهنگستان علوم موضوع مرجعیت علمی را قبول کرده است. بخشی از مرجعیت علمی در وزارت علوم بخشی از آن در معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور، دانشگاه آزاد، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت است بنابراین باید یک کلّ به هم پیوسته به این موضوع بپردازیم و یادمان نرود که موضوع مرجعیت علمی در انحصار یک دستگاه کشور نیست.
باید آسیب شناسی از وضعیت مرجعیت علمی داشته باشیم
دکتر علی اکبر صالحی، معاون پژوهشی فرهنگستان علوم در این نشست بیان کرد: باید آسیب شناسی از وضعیت مرجعیت علمی داشته باشیم، در سالهای اخیر شیب خوبی در گسترش علم و فناوری داشتیم و علی رغم اشکالاتی که وجود داشت تعداد دانشجویان، دانشگاهها، سرمایهگذاری در تجهیزات آزمایشگاهی افزایش پیدا کرد، به طوری که از ۲۰۰ هزار دانشجو به چهار و نیم میلیون دانشجو رسیدیم. جمهوری اسلامی در شرایطی این پیشرفت را محقق کرد که بسیار دشوار بود و از لحاظ مالی و تجهیزاتی با چالشهایی روبرو بود
وی ادامه داد: با این وجود شواهد نشان میدهد که برای دستیابی به مرجعیت علمی، نیروی انسانی کافی نداریم. در این زمینه برای مواجهه با مسئله مهاجرت باید راهکارهای واقعی در نظر گرفته شود، مرجعیت علمی باید در بستر واقعی مورد بحث قرار گیرد نشان دادن قله کافی نیست بلکه باید ابزار مورد نیاز آن نیز در نظر گرفته شود.
عضو فرهنگستان علوم گفت: در مرجعیت و علمی باید اولویت بندی علمی صورت بگیرد تا بدانیم که در قرن ۲۱ در چه موضوعاتی میخواهیم تحول آفرین باشیم، در این مسیر باید پروژههای محوری تدوین شود، در مرجعیت علمی باید بر مبنای نوآوری عمل کنیم.
در ادامه دکتر ناصر باقری مقدم، دبیر شورای آینده نگاری فرهنگستان علوم گفت: مفهوم مرجعیت علمی اولین بار در سال ۱۳۸۴ توسط مقام معظم رهبری بیان شد از آن زمان تاکنون روی این مفهوم اقدامات زیادی صورت گرفته و در نقشه علمی کشور مورد اشاره بوده است اما از دو سال پیش از دفتر مقام معظم رهبری و موسسه نشر آثار ایشان دکتر مخبر و دکتر اسحاقی را مامور کردند تا در این زمینه کار کنند وزارت علوم و مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور این موضوع را پیش بردند.
مصطفی قانعی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در این نشست بیان کرد: توسعه مراکز تحول آفرین ماموریتگرا یکی از اولویتهای نقشه راه دستیابی به مرجعیت علمی است در این زمینه تربیت نیروی انسانی و موضوع آمایش مطرح است برای تحقق آن وزارت علوم اقداماتی راه انجام داده است بنابراین میتوان با آسیبشناسی این اقدامات موضوع مرجعیت علمی را با جدیت بیشتر دنبال کرد.
الزامات دستیابی به مرجعیت علمی چیست؟
دکتر موسوی موحدی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم در این نشست اظهار کرد: فرهنگستان وقتی سیاستی را وضع میکند باید اجرایی شود، چرا که این گونه دانشمندان تراز اول جذب فرهنگستانها میشود در این زمینه نواقصی وجود دارد که باید آنها را برطرف کنیم تا بتوانیم دانشمندان را جذب کنیم.
وی ادامه داد: در موضوع مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که آیا دانشمندان ایرانی میخواهند آن را پیش ببرند یا اینکه به دانشمندان خارجی هم نیاز داریم، مرجعیت علمی نیازمند موسسات نهادی است هچنین آزمایشگاههای ملی باید راه اندازی شود چرا که تبدیل دانش پایه به نوآوری و فناوری زمانبر است و علم هزینه دارد و باید بدانیم که علم به سرعت تبدیل به فناوری نمیشود.
این عضو فرهنگستان علوم گفت: ایران هم اکنون در دوران پسا مرجعیت قرار دارد، آن دوران مرجعیت علمی در گذشته باید احیا شود، این از طریق سیستمهای مجازی که نه زمان دارند و نه مکان، امکانپذیر است. جلوگیری از مهاجرت استعدادهای علمی و خارج از کشور در مسیر مرجعیت نیروی انسانی از آموزش و پرورش باید مدنظر باشد، دستهبندی دادهها و به تصویر کشیدن آنها در مرجعیت علمی ضروری است.
دکتر مصطفی محقق داماد، عضو پیوسته فرهنگستان علوم در این نشست بیان کرد: در مسیر مرجعیت علمی باید مشخص کنیم که عمومی شدن علم را میخواهیم یا نه؟ باید مشخص کنیم که میخواهیم همه عالم باشند یا اینکه یک عدهای علم را در دست بگیرند.
ضرورت افزایش بودجه پژوهشی برای دستیابی به مرجعیت علمی
دکتر باقر لاریجانی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در این نشست اظهار کرد: باید وضعیت کنونی علم مورد بررسی قرار گیرد و چگونگی دستیابی به مرجعیت علمی در ادامه تعریف شود، ترکیه و عربستان در علم از ما عقبتر بودند اما به خاطر بودجههایی که برای مجلات در نظر گرفتند توانستند تولید علم خود را افزایش دهند، معتقد نیستم که همه چیز مقالات آی اس آی است اما باید بر اساس شاخص های جهانی عمل کنیم.
وی ادامه داد: در مرجعیت علمی به نیروی انسانی کیفی نیاز داریم و باید جلوی مهاجرت گرفته شود، با بودجه نیم درصدی پژوهش از تولید ناخالص ملی نمیتوانیم مرجع علمی باشیم از استادان علوم پایه در مرجعیت علمی باید حمایت شود.
عضو فرهنگستان علوم پزشکی ادامه داد: باید مشخص کنیم علم مورد نیاز فناوری جدید چیست و بر اساس آن برنامهریزی کنیم همگرایی در علوم با ساختار اداری ایجاد نمیشود و باید روشهای دیگری را در پیش بگیریم در این مسیر روسای دانشگاه با کیفیت انتخاب شوند تا بتوانند نقشههای راه را به درستی پیش ببرند.
دکتر حسن ظهور، عضو پیوسته فرهنگستان علوم نیز در این جلسه بیان کرد: در مرجعیت علمی باید منظورمان از فناوری و حتی مرجعیت علمی مشخص شود و زیر مجموعههای آن تعیین شود، در این زمینه فرهنگستان علوم میتواند اقدامات لازم را انجام دهد.
دکتر الهام یاوری، رئیس سمپاد در این نشست گفت: ضرورت دستیابی به مرجعیت علمی بر کسی پوشیده نیست چرا که اگر مرجعیت علمی نداشته باشیم مرعوب جوامع دیگر خواهیم شد در مرجعیت علمی باید رنگ و بوی ایرانی اسلامی را مد نظر داشته باشیم.
دکتر محمد هادی همایون، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی نیز در این نشست بیان کرد: برای دستیابی به مرجعیت علمی نباید در موضوعات نظری باقی بمانیم البته نمیتوانیم شتاب زده عمل کنیم باید به موضوعات از پایه بپردازیم و برای آنها مدلهای عملیاتی طراحی کنیم.
همچنین در این نشست طرح مرکز سیاست علمی کشور برای دستیابی به مرجعیت علمی ارائه شد و حاضران نظرات اصلاحی خود را در این زمینه بیان کردند.
انتهای پیام/